بچه ها کمک کنین انشا درباره وقتی مجبور شدم مرده شور شوم... با اغازین پرسشی خبری یا داستانی و پایانی با پرسش شعر یا جمله عاطفی 😂😂

مقدمه چرا خودمو مجبور کردم که این شغلو انتخاب کنم حتماً سختی بسیاری داره که کمتر کسی این شغلو بر می‌داره بدنه این کار خیلی سخته چون که باید یه جورایی بریم مرده ها رو بشوری خیلی سخته دیگه نمیدونم چرا ولی از مرده‌ها می‌ترسم می‌ترسم که یه وقت پاشن و بگن زندگی پس از مرگ چه شکلیه مرده‌ها خیلی چیزهای عجیبی هستند وقتی که آدم می‌بینهشون زهرش می‌ترکه آخه خیلی ترسناکه که یه نفر مرده جلوت باشه حالا اگه مثلاً مرده‌ها رو میشوریم یعنی اونا کثیف میرن به بهشت یا جهنم ولی وقتی به چهره جنازه نگاه می‌کنم حس بدی بهم دست میده چون اون هم مثل من فامیل خانواده پدر مادر شاید همسر داشته و الان اونا همه الان داغدار اونن پایان🤣😂😂